وابستگی فرزندم به من زیاد شده! چی کار کنم؟!

Friday، ۲۲ Esfand ۱۳۹۹

شاید سوال خیلی از والدین این باشد که "من وقتی فرزندم را به کلاس یا محیط جدیدی می برم او رفتارهای عجیب و غریب از خود نشان می دهد. او استرسش بیشتر می شود و در نهایت عملکردش به طور کلی دچار مشکل می شود".
در این قسمت که به عنوان آخرین موضوع در حوزه‌ی دلبستگی، انواع آن، رشد دلبستگی در کودک و اضطراب جدایی است به این موضوع می پردازیم که ما والدین چگونه می توانیم بهتر دربرابر با استرس ها و اضطراب های فرزندان خود رفتار و عملکرد بهتری داشته باشیم.

کودکان خود را برای موقعیت جدید آماده کنیم؛ اما یادمان باشد گام به گام

فرزندان ما به خصوص در سنین ۳ سالگی تازه یاد می گیرند محیط جدید و آدم های جدید را درک کنند و نسبت به آن ها واکنش نشان دهند؛ به عبارت دیگر آن ها تازه متوجه شده اند که به جز پدر و مادر خود با افراد دیگری نیز در ارتباط هستند. فرزندان ما در این سن بسیاری از موقعیت های جدید را بد می دانند؛ ممکن است در مواجهه با افراد جدید جواب سلامشان را ندهند؛ همه ی ما این اصطلاح را شنیده ایم که می گویند "یخ بچه مون هنوز باز نشده است". این تا حدی کلام درستی است چراکه کودکان کم کم وارد فضاهای جدید می شوند؛ لذا نیاز است تا در ابتدای امر احساسات و عواطف آن ها را درک کنیم. به آن ها حق بدهیم که نسبت به محیطی های آموزشی، کلاس ها و تکالیف جدید دچار استرس و اضطراب شوند.

برای فرزندان خود برنامه ی منظمی بچینیم

فرزندان ما برای انجام دادن کارهای جدید نیاز به روتین دارند؛ آن ها اگر بدانند در یک ساعت مشخص می توانند تکالیف جدید خود را انجام دهند و بعد از آن راحت و آرام باشند یا به کار دیگری برسند، می توان در آینده انتظار داشت که عملکرد بهتری داشته باشند و استرس کم تری را تجربه کنند.

نیاز نیست خود ما همه چیز را فاجعه آمیز بپنداریم

نتایج پژوهش ها نشان داده است که کودکان ما از نظر سبک تجربه ی سطوح اضطراب و استرس خیلی شبیه به خود ما والدین هستند (اطلاعات بیشتر را در اینجا بخوانید)؛ به همین دلیل نیاز است که خود ما نیز در موقعیت های تنش‌زا عملکرد بهتری را از خود نشان دهیم و مهارت های مربوطه را به دست بیاوریم؛ به عنوان مثال می توانیم تن آرامی و روش های تشخیص فکر واقعی را برای مواجهه بهتر با تجارب تنش زا خود نیز پیاده کنند.

می توانید روش های مختلف تن آرامی و تشخیص فکر واقعی را در اینجا بخوانید:

حواس پرتی یا نگرانی!؟ (۳) فکر واقعی اضطرابی چیست؟

از تن آرامی یا Relaxation چه می دانیم؟

پس ضروری است  که ما نیز در برخورد با موقعیت های جدید خود را نیز آماده کنیم؛ در کنار آن برخورد همدلانه و سخت گیر نبودن از ویژگی های اصلی دیگری است که می توانیم در مواجهه فرزندان خود در برابر استرس موقعیت های جدید به آن ها توجه کنیم.

خوب گوش کنیم، خوب توضیح دهیم و همیشه با آن ها هماهنگ باشیم!

گاهی فرزندان ما نیاز دارند تا ترس های خود را به خوبی بیان کنند؛ با قضاوت نکردن و گاهی در آغوش کشیدن آن ها و مواردی نظیر این می توانیم شاهد کاهش استرس کودکان خود باشیم؛
اگر کودکان ما قرار است وارد محیط جدیدی شوند که استرس آن ها را بالا می برد بد نیست گاهی در مورد انتظارهای محیط جدید با فرزندان خود صحبت کنیم. می توانیم این اطلاعات را دقیق به فرزند خود بگوییم و زمان بندی های آن را نیز با او مرور کنیم. خوب است حتی در روزهای ابتدایی اگر واکنش ترس در کودک و سخت شدن جدایی او از ما خیلی شدید شد، زمان بندی کلاس ها و روزهای آن را نیز کمی تعدیل کنیم.
آن ها باید متوجه شوند که هیج خطری تهدیدشان نخواهد کرد و مادر یا پدر به قول خود عمل خواهند کرد؛ به عبارتی دیگر ضروری است که کودکان آرام آرام با موقعیت های جدید روبه رو شوند؛ برای این کار ممکن است گاهی مجبور باشیم زمان هایی را که در آن فرزندان ما موقعیت یا تکلیف جدیدی را تجربه می کنند در کنارشان باشیم یا به آن ها کمک کنیم. مسلماً این فرایند در ادامه تغییر می کند و ما می توانیم زمان های بیشتری کودکان خود را تنها بگذاریم. ممکن است بعضی ها سخت تر و بعضی های سریع تر در برابر این موقعیت های از خود رفتارهای طبیعی نشان دهند.
همواره سعی کنیم عدم حضور خود و دلایل آن را برای فرزند خود توضیح دهیم؛ بی جا و بدون اطلاع قبلی آن ها را تنها نگذاریم؛ با این وجود اگر آن ها باز هم ترسیدند نیاز است که کمی با آن ها حرف بزنیم و دلایل ترس آن ها را جویا شویم و آرام آرام (حتی به صورت دقیقه ای) آن ها را تنها بگذاریم و بعد دوباره برگردیم؛ این زمان بندی و تعیین برنامه برای فرزندان ما بسیار بسیار مهم است.
اگر فرزند ما باز هم استرس داشت و حتی نسبت به اتفاق جدید دچار حملات اضطرابی و گریه های شدید شد نیاز است که به روان شناس کودک و نوجوان مراجعه کنیم.

از بازی برای عدم حضور خود کمک بگیرید

در بسیاری از بازی ها اهداف واقعی دنیای بیرون دنبال می شوند؛ برای مثال در بازی چشم گذاشتن ما می توانیم عدم حضور فیزیکی خود را به فرزند خود نشان دهیم. آن ها می توانند تا شماره ده یا سی بشمارند تا ما مدتی از چشم آن ها درو شویم. بازی تعقیب و گریز نمونه ی دیگری از این بازی هاست که به بچه ها اجازه می دهد ما را دنبال کنند و سپس ما را بگیرند. در دکتربازی نیز می توان به صورت خیالی با ترس های فرزندان خود مواجه شویم و مثلاً به صورت نمادین و با آمپول زدن (به عنوان اثر پلاسیبو) ترس آن ها را درمان کنیم یا نگرانی آن ها مبنی بر نبود حضور مادر را کاهش دهیم.

برای نوشتن این مطلب از منابع زیر کمک گرفتیم:

https://www.verywellmind.com/attachment-styles-2795344https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/separation-anxiety-disorder/diagnosis-treatment/drc-20377457http://www.awareparenting.com/answer14.htmhttps://www.hellomotherhood.com/what-can-a-person-do-for-a-child-with-insecurities-8131781.html

با ما همراه باشید:
مرکز خدمات روانشناسی همپای کودک
hampayekoodak@