شیوه‌ی برخورد با دعواهای کودکان هم‌سال در مهدکودک

Friday، ۲۲ Esfand ۱۳۹۹

یک داستان پر تکرار؛ شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد.

خیلی اوقات وقتی فرزندم را از مهدکودک به خانه می‌آورم؛ فکر می‌کنم دوباره با یکی دیگر از دوستانش دعوا کرده است. وقتی با من حرف نمی‌زند یا در صورتش حس خشم را مشاهده می‌کنم یا وقتی بی‌نظمی لباس‌هایش را می‌بینم یا وقتی خود او در مورد این مسئله صحبت می‌‌کند قطعاً به این نتیجه می‌رسم که امروز باز هم اتفاقی افتاده است؛ بزن بزن و دعوا و ...

شاید خیلی از ما والدین نیز با ماجرای بالا مواجه شده‌ باشیم. دوباره دعوا ...

ماجراهای دعوا را چگونه ببینم؟

همانطور که می‌دانیم در سنین چهار و پنج سالگی کودکان برای انجام بازی‌های گروهی با یکدیگر بحث می‌کنند، گاهی اتفاق می‌افتد که آن‌ها ساعت‌ها علاقه دارند بدون محدودیت دزد و پلیس بازی کنند و با هم بجنگند یا بازی‌های تحرکی انجام دهند. در بسیاری از بازی‌های این دوره، کودکان دوست دارند بازی یا نگرش موردعلاقه خود را در گروه پیاده کنند. آن‌ها برای به کرسی نشاندن رأی خود ممکن است با دوستان خود و یا مخالفین خود نیز جر و بحث یا حتی دعوا کنند. در این سنین کودکان در حال آماده‌شدن برای به رسمیت شناختن نظرات دیگری هستند؛ آن‌ها هنوز دوست دارند که حرف اول را خودشان بزنند و به همین خاطر عمدتاً در بازی‌هایشان سر و صدا زیاد وجود دارد. هم‌چنین در این سنین کودکان ما مشغول پذیرش قانون هستند؛ به همین خاطر هم هست که عمدتاً با اتمام بازی‌هایشان احساس خوشایندی نمی‌کنند و ممکن است با شما جر و بحث کنند. در این سنین حتی کودکان هم‌سال نسبت به هم حسادت می‌کنند؛ ممکن است یکی از بچه‌های گروه مهارتی قابل توجه داشته باشد؛ بسیاری از کودکان سعی می‌کنند یا در موضع مخالف با او باشند (رفتارهایی مثل جدل کردن و بحث‌کردن مداوم و یا حتی خط و نشان کشیدن‌های مغرورانه) یا حتی در تشکیل تیم‌های مختلف در موضع هم‌تیمی قرار بگیرند (معمولاً در بازی‌هایی مثل فوتبال بعضی از بچه‌ها دوست دارند در کنار بازیکن قوی قرار بگیرند).
پس این رفتارها تا حدی طبیعی هستند و بخشی از رشد کودک به شمار می‌روند. اما در مواقع بحرانی جه باید کرد؟

قبل از دعوا کردن

  • قانون قطعی ما این است: کتک زدن دیگران غیرقابل قبول است؛ باید از این کار پرهیز کنیم. بسیاری از کودکان باید بدانند که رفتارهایی مثل کتک‌زدن، فحش دادن، داد زدن و با حالت توهین کسی را لقب دادن رفتار مناسبی نیست. نیاز است که خود ما والدین نیز در دعواها و جروبحث‌هایمان با دیگران نیز این موارد را رعایت کنیم. در مورد این مسئله یک قانون کلی وجود دارد: همه‌ی آدم‌ها عصبانی می‌شوند؛ اما مهم است که این عصبانیت را چگونه کنترل می‌کنند.
  • همه‌ی رفتارهای فرزندان ما مخرب نیستند. این نکته مهم است که بدانیم اگر فرزند ما زود از کوره در می‌رود یا با دیگران زیاد دعوا می‌کند به این خاطر است که از طریق این رفتارها موردتوجه قرار گرفته است. یعنی "من دعوا می‌کنم تا به من توجه کنی". ما والدین باید نسبت به رفتارهای مناسب فزرندان خود بیش از پیش توجه کنیم؛ حتی اگر این رفتارها بسیار کوچک باشند. توجه کردن نیز در این‌جا به این معنا نیست که همیشه برای آن‌ها جایزه بخریم؛ یک "آفرین" یا "تو چقدر این‌جا خوب کاری کردی!" می‌تواند برای کودک به اندازه‌ی یک دنیا ارزشمند باشد.

حین دعوا کردن

  • حل‌مسئله بهتر از مداخله است. تا وقتی که فرزندان ما با همسالان خود در مهدکودک یا هر جای دیگر به یکدیگر آسیب فیزیکی و روانی نزنند می‌توان دعواهای آن‌ها را طبیعی برشمارد. بسیاری از اوقات خود کودکان می‌توانند با دعواهایشان مسئله‌ای را حل کنند و بحران موجود در گروه خویش را حل کنند. بیان احساساتی چون خشم، حسادت و تنفر بخشی از رشد طبیعی آن‌ها به شمار می‌روند. پس در مواقع کمتر بحرانی می‌توانیم از دور دعواها و جروبحث‌های فرزندان خود را کنترل کنیم.
  • در دعوا کردن حلوا پخش نمی‌کنند؛ قاعدتاً در یک طرف دعوا یک نفر پیروز و یک طرف بازنده خواهد بود: این نگرش کودکان است. آن‌ها برای رسیدن به نقطه‌ی سازش و نگرش برد برد در هر بحث و جدل نیاز به زمان تحولی دارند. فرزندان ما باید این موفقیت‌ها و شکست‌ها را تجربه کنند تا بتوانند در آینده به یک فرد مذاکره‌کننده تبدیل شوند.

بعد از دعوا کردن

  • وقتی فرزند خود را خسته و ملول از دعوا می‌بینیم به او فرصت بدهیم. گذاشتن قرار روزانه برای صحبت کردن در مورد اتفاقات مهدکودک می‌تواند رویکرد مثبتی برای والد و کودک باشد. این‌که زمانی خاص برای کودکان فراهم می‌شود تا آن‌ها بتوانند بدون قضاوت در مورد هیجانات خود صحبت کنند، بسیار ضروری است.
  • کودکان از مقایسه‌شدن تنفر دارند؛ پس تا جایی که می‌توانیم در دعواهای آن‌ها قضاوت‌های غیرمنطقی و منفی نکنیم. فرزندان ما نیاز دارند در هنگام تجربه‌‌ای به ظاهر منفی مثل خشم و ناکامی بعد از یک دعوای حسابی، مادر و پدر خود را همدل و شنونده خوب ببینند تا صرفاً کسانی که همواره آن‌ها را مورد سرزنش و قضاوت قرار می‌دهند.
  • توجه به رفتارهای مثبت را حتی بعد از یک دعوای حسابی فراموش نکنیم. کودکان علاقه‌ دارند همواره مورد توجه قرار بگیرند. در این مواقع لازم است که بچه‌ها متوجه باشند که حتی با انجام رفتارهای غیرقابل‌قبول، آن‌ها هم‌چنان فرزند دلبند پدر و مادر هستند.
  • علت دعوا را پیدا کنیم؛ بعد از فروکش کردن هیجانات و مثلاً در زمان مناسب بعد از مهدکودک خوب است که در مورد علت دعوای فرزند خود با او صحبت کنیم. بد نیست در مورد نظرات منفی دیگران نسبت به او نیز صحبت‌های با او داشته باشیم؛ مثلاً اینکه "والدین دیگر از این رفتار خاص تو ناراحت هستند". علت دعوا می‌تواند وابسته به یک فکر خاص باشد؛ می‌توانیم در مورد فکر واقعی در اینجا اطلاعات بیشتری را به دست بیاوریم.
  • در منزل، به فرزند خود اجازه بدهیم نسبت به مسائل کوچکی مخالفت کنند. کودکان باید بتوانند مخالف بودن خود را ابراز کنند. می‌توان در مورد بعضی از مسائل منزل مثل ساعت خوردن شام یا رفتن یا نرفتن به یک محیط تفریحی و مواردی نظیر آن، نظرات مخالف فرزند خود را به رسمیت بشناسیم.
  • ضروری است که ما والدین نیز هیجانات خود را شناخته و آن‌ها را کنترل کنیم. ممکن است بزن بزن فرزند ما با یک نفر دیگر در مهدکودک برای آبروی ما خیلی مناسب نباشد. اما ما باید بتوانیم با اصول تن‌آرامی، خود و فرزندانمان را به نتیجه‌گیری منطقی نزدیک‌تر کنیم.

بررسی مشکل اصلی اختلاف در شورای حل اختلاف

معمولاً مربیان برای بررسی دعواهای کودکان به خوبی آموزش دیده‌اند اما چند مرحله مهم برای بررسی مشکل دعواهای کودکان وجود دارد که بد نیست با آن‌ها آشنا شویم:

  • بعد از درک و همدلی نسبت به هیجان یا احساس فرزند خود باید او را به این درک مشترک برسانیم که می‌خواهیم مشکل را بررسی کنیم و برای رفع نیاز به یک برنامه داریم؛ مثلاً از دو کودکی که با هم دعوا کردند بخواهیم تا زمان بررسی مشکل، انجام هرگونه بازی را به تعویق بیندازند.
  • نظر هر کدام از آن‌ها را در مورد مشکل و مسئله دعوا بپرسیم؛ در این‌جا ضروری است که به یک نقطه‌ی مشترکی از نظر آن‌ها برسیم؛ اینکه اگر آن‌ها وسائل همدیگر را بردارند زمان بازی کردنشان را تلف می‌کنند. در ضمن در این مکالمه کودکان ما باید به این نتیجه برسند که افراد می‌توانند نظرات متفاوتی نسبت به همدیگر داشته باشند؛ اما باید از برخورد فیزیکی یا توهین‌آمیز نسبت به هم پرهیز کنند.
  • دنبال پیامدهای رفتاری هر کدام از کودکان باشیم؛ مثلاً از محسن بپرسیم که "اگر تو همیشه پشت رایانه باشی و کارتون تماشا کنی چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا این منصفانه است که دوست تو اصلاً بازی نکند و تمام مدت تو پشت رایانه نشسته باشی؟" در این مواقع دو طرف در مورد عواقب رفتارهای خود بیشتر فکر می‌کنند و به حل‌مسئله نزدیک‌تر می‌شوند.
  • حالا چه کار کنیم؛ با یک بارش فکری از دو کودک بخواهیم که نظرات خود را برای حل اختلاف بیان کنند؛ بد نیست یادداشتی از نظرات بی‌طرفانه‌ی آن‌ها تهیه کنیم.
  • با کدام بیشتر موافقید؛ بعد از ثبت راهکارها، آن‎‌ها را درجه‌بندی کنیم و بهترین راهکار یا راهکارهای مورد توافق دو طرف را به اجرا بگذاریم.
  • در نهایت برای هر تغییر باید کمی صبور باشیم. تغییر رفتار در کودکان نیاز به کمی تحمل دارد.
  • بعد از اجرای راهکارها بعد نیست میزان موفقیت آن را نیز بررسی کنیم؛ تا اگر کل یا قسمتی از آن نیاز به تغییر داشت، آن‌ را با همکاری دو طرف مرتفع کنیم.

چه زمانی باید از متخصصین کمک بگیریم؟

  • اگر فرزند ما برای مدت زمان زیادی به رفتارهای پرخاشگرانه خود ادامه دهد و دیگران (همسالان یا خانواده‌های آن‌ها) از این بابت از او شکایت داشته باشند.
  • اگر فرزند ما به دلیل نقص توجه و تمرکز نمی‌تواند رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه خود را کنترل کند. در مورد این مشکل اینجا را بخوانید.
  • اگر خود ما از رفتارهای فرزند خود به سطوح آمده و احساس درماندگی می‌کنیم.

در نوشتن این مطلب از منابع زیر کمک گرفته‌ایم:

https://raisingchildren.net.au/preschoolers/family-life/siblings/handling-fights

کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان، کلیدهای رفتار با کودک چهارساله، دکتر مارتی وایت، ترجمه‌ی اکرم کرمی، موسسه انتشارات صابرین، ۱۳۹۲ .

کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان، کلیدهای رفتار با کودک پنج‌ساله، دکتر مری والاس، ترجمه‌ی مینا اخباری آزاد، موسسه انتشارات صابرین، ۱۳۹۲ .

روان شناسی رشد (از لقاح تا کودکی) نوشته لورا برک و ترجمه یحیی سیدمحمدی؛ انتشارات ارسباران.