۸ اشتباه فرزندپروری (کودکان ۳ تا ۵ سال)
گاهی به نظر میرسد بچهها برای از کوره در رفتن والدین خود، قدرتی ذاتی دارند! و برایشان هم فرقی ندارد چه روز و چه زمانی باشد.
جای هیچ ترس و نگرانی نیست والدین عزیز. شما تنها نیستید. بچهها هم فقط میخواهند استقلال تاره به دست آوردهشان را حفظ کنند. اما در کنارش عشق و توجه والدین خود را نیز میخواهند. محققان معتقدند بچههای ۳ تا ۵ سال از همه سنین فعالترند و فرزندپروری در این سن، بیش از هر سنی خسته کننده است.
ما در این قسمت ۸ اشتباهی که والدین در این سن کودکشان ممکن است انجام دهند را فهرست کردهایم و راهحلهای سادهای را نیز برای حل این مشکلات، آوردهایم.
۱- از برنامهی روتین و روزمره خود زیاد فاصله گرفتن
برای کودکان در این سن، پیوستگی و استمرار نکتهی کلیدی است. کودک میخواهد بداند چرا بار قبل، پس از اتمام مهد کودک مادرش به او اجازه داد که ۱۰دقیقه در پارک بازی کند، اما این بار از او میخواهد که بلافاصله سوار ماشین شود. یا اینکه چرا دیشب تا زمانی که خوابش ببرد در کنارش مانده بود، اما امشب میگوید نمیتواند کنارش باشد.
راه حل: سعی کنید بر راه و روشی که انتحاب کردهاید، استمرار داشته باشید؛ چه قوانینی که در خانه در نظر گرفتهاید، چه ساعت خواب، چه رسم و آیینی که برای وعدههای غذایی دارید.
اگر در ۹۰ درصد مواقع بر روی برنامهی روتین خود استمرار داشتید و کودکتان هم اغلب به آن عمل میکند، پیش آمدن گهگاهی استثنا هم قابل قبول است.
۲- تمرکز بر نکات منفی
اینکه بخواهید خودتان را درگیر ویژگیهای منفی فرزندتان کنید – برای مثال جیغ و فریاد زدن – و ویژگیهای مثبتش را نادیده بگیرید، اصلا کار سختی نیست.
معمولا والدین بر روی ویژگیهایی از فرزندشان تمرکز میکنند که آنها را دوست ندارند. برای مثال مدام به فرزندشان میگویند: «اونو پرت نکن، محکم نکوب، حرف زشت نزن و...»
راه حل: زمانی که فرزندتان کار خوبی انجام میدهد به او توجه کنید و در ازای رفتار خوب، او را تشویق کنید.
این تقدیر و تشکر میتواند تعریف و تمجید شما باشد، و یا حتی در آغوش گرفتن فرزندتان. این نوع تقدیرها تا مدتها در ذهن فرزندتان باقی میماند.
برای مثال به کودکتان بگویید: «من از اینکه تو انقدر ساکت نشستی و گوش دادی خیلی خوشم اومد. یا، خیلی خوب بود مه با اون بچه تو پارک انقدر مهربون بودی.»
۳- دقت نکردن به علائم هشداردهنده
بیشتر والدین میخواهند درست زمانی که کودکشان جار و جنجال راه انداخته، با استدلال کردن، او را آرام کنند؛ «آروم باش، آروم باش». ولی دلیل و منطق آوردن در چنین موقعیتی کاملا بیفایده است. شما تا جایی که بتوانید این جار و جنجال را پیشبینی کنید و حواس او را پرت کنید قدرت دارید. ولی زمانی که قائله شروع شود، دیگر هیچ قدرتی ندارید. کودک دیگر اصلا صدای شما را نمیشنود.
راه حل: سعی کنید نشانههای طبیعی که در واقع زنگ هشدار کودکتان محسوب میشوند را کشف کرده و آنها را پیشبینی کنید. این نشانهها به طور معمول خستگی، گرسنگی و حوصله سر رفتن هستند.
بنابراین تا زمانی که کودکتان چرت نزده و یا شما مقداری میانوعده سالم در کیفتان آماده نکردهاید، او را برای خرید به سوپرمارکت نبرید.
۴- تقویت کردن نحسیهای کودک
آیا نحسی کردنهای مدام کودکتان شما را عصبانی میکند؟ مثلا درست زمانی که غذا آماده شده و شما میخواهید شما بخورید کودکتان شروع میکند به گریه کردن؛ «من میخوام برم پارک» یا «من میخوام با دوستم بازی کنم».
والدین اغلب در مقابل این رفتارها و نحسیها تسلیم میشوند، ولی در واقع این رفتارهای توجه طلبانه را تقویت میکنند. بچهها اهرم فشار را پیدا میکنند و از طریق آن، بارها و بارها شما را تحت فشار قرار میدهند.
بهترین توصیف برای این سن، زمان بیرون آمدن از پوسته خود است. مراقب باشید، بچهها مدام در حال کشف کردن هستند.
راه حل: برای رفتارهایی که خشونتآمیز نیستند، مثل نحسی کردن و بداخلاقی، بهترین راه این است که تا حد ممکن هیچگونه پاسخی نشان ندهید. اگر بر این روش استمرار نشان دهید کودک نتیجه میگیرد که «خب، این راه جواب نمیده.»
۵- برنامهریزی و زمانبندی بیش از اندازه
والدین معمولا دامنهی وسیعی از فعالیتها را برای بچهها برنامهریزی میکنند؛ برای مثال انواع کلاسهای ورزشی و موسیقی و... و بعد هم متعحب میشوند که چرا بعد از این همه فعالیت کودکشان سر ساعت به رختخواب نمیرود و نمیخوابد.
مسئله اینجاست که آنها هنوز در سطح بالایی از انرژی هستند و نیاز دارند که قبل از خواب آنها را آرام سازید. همه کودکان به زمانی برای پایین آوردن سطح انرژی و آرامسازی احتیاج دارند، مخصوصا بچههای این سنی. کودک شما چه دو ساعت د روز مشغول کلاس و مهد کودک باشد چه تمام روز، میتواند خیلی خسته باشد.
راه حل: برنامهی بچهها را خیلی پُر نکنید و آنها را در رفت و آمد از یک کلاس به کلاس دیگر قرار ندهید. برای او زمانی را قرار دهید که وقتی از مهدکودک یا کلاس، به خانه میآید، بتواند استراحت کند.
۶- دست کم گرفتن اهمیت بازی
خیلی از والدین فکر میکنند که حتما باید فرزندشان را در کلاسهای آموزشی خیلی قوی ثبتنام کنند تا کودکشان آموزش ببیند. اما در واقع اصلا اینطور نیست.
روانشناسان معتقدند آنچه که در این سن برای بچهها بسیار غنی و سرشار از آموزش است، بازی آزاد است. این بازیها شامل بازیهای نمایشی (باور کردن)، بازیهای پر سر و صدا و حتی گشت و گذار بیهدف است.
بازی آزاد راهی است که در آن مغز کودک رشد و تحول پیدا میکند. در حین بازی بچهها به صورت طبیعی دچار مقداری چالش میشوند؛ نه خیلی سخت نه خیلی آسان.
راه حل: به کودکتان فرصت انجام بازیهای آزاد بدهید. یادتان باشد تعریف بازی برای بچهها در این سن، این است: «آنچه که شما انجام میدهید، وقتی که انجام آن کار را انتخاب میکنید.»
انتخاب آزاد –جنبهی داوطلبانهی بازی- بسیار مهم است. بچهها دوست دارند جارو بکشند یا کارهای خانه را انجام بدهند، ولی به عنوان بازی، نه به عنوان بخشی از کارها و فعالیتهای روزمره. آنها خودشان این را انتخاب میکنند و فقط جهت سرگرمی آن را انجام میدهند.
۷- مشغولیت بیش از حد با کارهای خانه
ممکن است که کودک شما بتواند خیلی خوب به تنهایی بازی کند ولی این هرگز به این معنا نیست ه او مشتاق توجه شما نیست. مطمئن باشید اگر زمان بازی به کودکتان سر نزنید و با او همبازی نشوید، او هم چیزهای زیادی را از دست خواهد داد.
والدین نه تنها ممکن است همبازی کودکشان نشوند، بلکه امکان دارد به راحتی سرگرم کارهای دیگرشان نظیر تلفن همراه، چک کردن ایمیلها و... شوند. یادتان باشد که بچهها کاملا میفهمند که ما واقعا به آنها توجه میکنیم یا نه.
راه حل: سعی کنید یک تایمر تنظیم کنید، زمانی را مختص بازی که خودتان طراحی کردهاید بگذارید و با فرزندتان بازی کنید. اگر در طول روز نیم ساعت برای کودکتان وقت بگذارید و تمام توجهتان را معطوف او کنید و نگران شام و دیگر کارهای خانه نباشید، خیلی بهتر از این است که تمام روز درگیر کودکتان باشید ولی تنها نیمی از توجهتان را به او اختصاص دهید.
۸- واکنش بیش ازحد نشان دادن نسبت به دروغها
والدین نسبت به دروغ گفتن بچهها جا میخورند. اما در واقع آنها باید این رفتار را به چشم یک آزمایش ببیند تا «یک مسئلهی اخلاقی».
دروغ گفتن بچهها، در واقع نشاندهنده یک پیشرفت ذهنی بزرگ در آنهاست. دروغ برایشان به نوعی تجربه هیجانی و کمی هم ترسناک است، اما والدین از این رفتار جا میخورند و عصبانی میشوند و میخواهند آنها را بابت این رفتار مجازات کنند.
راه حل: واکنش شدیدی نشان ندهید. این را بدانید که در روند تحولی کودکتان، گفتن یکی دو تا دروغ، کاملا طبیعی است.
نکتهی مهم دیگر اینکه بر روی دروغ اصرار نورزید. اگر کودکتان کاری که انجام داده را انکار میکند، شما هم وانمود کنید که مهم نیست؛ «میدونم که احساس بدی داری، و من اینو میفهمم.»
فرزندپروری درست و موثر، به زمان، صبر و عشق نیاز دارد. همچنین یادتان باشد که یک شبه تغییری رخ نمیدهد. اما اگر بار اول موفق نشدید، بارها و بارها و بارها تکرار کنید.
این مطلب از سایت "www.webmd.com" تهیه شده است.
نوشته شده توسط همپای کودک در تاریخ ۹۹/۰۷/۲۳ ساعت ۱۲:۲۸ | تعداد دیدگاهها: ۰ دیدگاه | دستهبندی: بلاگ | برچسبها: برنامه روتین، علائم هشداردهنده، فرزندپروری، نحسی کردن، کارهای خانه