آیا مشکل توجه و تمرکز، همان بیشفعالی است؟
«زیاد نمیتونه پای درساش بشینه، همهاش دوست داره بره بازی کنه… میترسم تمرکزش مشکل داشته باشه…».
جملههایی مانند این را از والدین زیاد میشنویم، نگرانیهایی دربارهی توانمندی فرزندشان در تمرکز و توجه. اگر والدین اطلاعات محدودی داشته باشند، نگرانی آنها بیشتر میشود و ممکن است خونسردی خود را از دست بدهند: محدودیتهای ناگهانی در نظر بگیرند، رفتارهایشان را در لحظه تغییر دهند، یا با فرزند خود سختگیرانهتر رفتار کنند. اما وقتی نگران توانایی توجه فرزندمان هستیم، به چه نکاتی باید توجه کنیم؟ اصلاً چه زمانی جای نگرانی وجود دارد؟
بیشفعالی و نقص توجه، فراتر از شیطنت است
همانطور که ممکن است هر فردی که در لحظه غمگین است از طرف دیگران «افسرده» نامیده شود، کودکانی که پرجنبوجوش هستند و شیطنت بیشتری دارند نیز راحت برچسب «بیشفعال» دریافت میکنند. چنین برچسب نسنجیدهای میتواند والدین را مضطرب کند، و پیامدهای ناخوشایندی برای کودک نیز داشته باشد. همانطور که نام «بیشفعالی یا نقص توجه»، یا عبارت انگلیسی آن که «Attention deficit hyperactivity disorder» یا همان ADHD است نشان میدهد، این مشکلات دو بخش دارند: مشکلات توجه، بیشفعالی.
مشکلات توجه را چه مواردی تشکیل میدهد؟
پیش از آنکه مشکلات توجه را مرور کنیم، مهم است بدانید که این دو دسته، یعنی مشکلات توجه، و بیشفعالی، میتوانند همزمان حضور داشته باشند، میتوانند هم جدای از دیگری دیده شوند. مثلاً ممکن است کودکی فقط در حوزهی توجه مشکلاتی نشان دهد، اما بیشفعال نباشد، و برعکس. خب، حالا به مشکلات توجه میرسیم:
- توجه در طول فعالیتهای روزمره، و فرآیندهای آموزشی (مثل کلاس درس) برای کودک دشوار است، به خصوص اگر بخواهد به جزییات توجه کند. ممکن است اشتباهاتی از روی بیدقتی نیز داشته باشند، مثل زمانی که یک سؤال خیلی واضح از امتحان را نمیبینند.
- حفظ کردن توجه در طول مکالمات، بازیها و فعالیتها برای این کودکان دشوار است، یعنی نمیتوانند برای مدت زمانی توجهشان را به یک کار خاص بدهند.
- شاید به نظرتان بیاید که این کودکان به حرفهای شما گوش نمیدهند، انگار که در دنیایی دیگر یا در خیالات خود غرق هستند
- رعایت کردن دستورالعملها برای این کودکان دشوار است، مثلاً راهنماییهای معلم برای حل گامبهگام یک مسئله را به سختی دنبال میکنند.
- برنامهریزی و اولویتبندی میتواند برای کودک دشوار باشد، مثلاً اینکه چطور زمان را مدیریت کند تا به کارهایش برسد، چطور در انجام تکالیف اولویت بندی کند، یا هر برنامهریزی دیگری.
- ممکن است وسایل زیادی را گم کنند، از وسایلی که با خود به مدرسه میبرند گرفته تا وسایل روزمره و بازی. فراموشکاری فقط محدود به وسایل نمیشود، این کودکان ممکن است برنامههای روزانه، مثل ساعت کلاسهایشان را نیز فراموش کنند.
- حواس کودک به راحتی به هر محرکی پرت میشود، مثلاً وقتی پای کاری مثل تکلیف نوشتن مینشینند، کوچکترین صدا یا حرکتی میتواند حواس او را پرت کند.
خب، اگر این نشانهها را در فرزند یا یکی از اطرافیانمان دیدیم چه باید بکنیم؟ بیایید پیش از پاسخ به این سؤال، بخش دوم را نیز با هم مرور کنیم: «بیشفعالی».
بیشفعالی چیست؟
بخش دوم، نشانههایی را در برمیگیرد که به طور کلی «بیشفعالی» نامیده میشوند. این دسته نیز میتواند همراه نشانههای «نقص توجه» باشد، یا جدای از آن دیده شود:
- کودک مداوم حرکتی دارد، مثلاً دستها یا پاهایش را تکان میدهد و به هم میزند، یا وقتی روی صندلی نشسته دائم تکان میخورد
- وقتی انتظار داریم کودک بنشیند، صندلیاش را ترک میکند. مثلاً در کلاس درس که معلم انتظار دارد همه بنشینند و گوش بدهند، از روی صندلیاش بلند میشود و در کلاس راه میرود.
- جاهایی که دویدن، پریدن، یا بالا رفتن از اشیا خطرناک است دست به این کارها میزند (دفعهی آخری که کودکی را در جایی که نباید باشد دیدهاید به یاد بیاورید!)
- معمولاً در بازیها و سرگرمیها پر سر و صداست، انگار که آرام بازی کردن برای او دشوار است
- ممکن است حس کنید از نظر حرکتی بیقرار است، یعنی مدام میخواهد حرکتی کند یا از جایش بلند شود
- ممکن است این کودکان بیش از حد صحبت کنند، حرف دیگران را قطع کنند و منتظر نوبتشان در حرف زدن یا بازی کردن نمانند. مثلاً ممکن است وسط بازی دیگران وارد شوند، یا وسط حرف زدن شما با یک کودک دیگر شروع به صحبت کنند.
اگر کودکی این رفتارها را داشت، باید چه کنیم؟
اگر تعدادی از این رفتارها را به صورت مداوم (مثلاً چند ماه) در کودکی میبینید، در مرحلهی اول تلاش کنید خونسردی خود و اطرافیان کودک را حفظ کنید. این فکر که «ممکن است فرزند من مشکلی داشته باشد» میتواند برای والدین استرسزا و طاقتفرسا باشد، و منجر به رفتارهایی ناگهانی از سمت و سوی آنها شود: مثلاً ناگهان سختگیر شوند و قوانینی سفت و سخت دربارهی انجام تکالیف وضع کنند، مدام وضعیت توجه فرزندشان را محک بزنند، نشانههای بالا را مدام در ذهنشان مرور کنند تا جایی که خودشان و کودک را اذیت کند، یا حتی دست به مداخلههای غیرتخصصی بزنند.
فراموش نکنید که نشانههای بالا، فقط یکسری ملاک برای تشخیص دقیقتر متخصصین هستند. خیلی از این موارد حتی نسبی به نظر میرسند: مثلاً چه میزانی از حرف زدن در هر سن «زیاد است؟»، اصلاً کودک در هر سن به چه میزان باید بتواند روی یک فعالیت تمرکز کند؟ چه میزانی از فراموشکاری منظور است؟ همهی این سؤالات بهجا هستند، و اهمیت مشورت گرفتن از یک متخصص را به ما نشان میدهند. ممکن است مشکل حتی توجه و تمرکز نباشد. مثلاً وقتی کودکان مضطرب هستند نیز ممکن است نشانههایی مشابه آنچه بالاتر توضیح دادیم را نشان میدهند. موارد بالا، فقط سرنخهایی هستند برای آنکه نگرانی خود را دقیقتر محک بزنید، از برچسبهای سریع و نسنجیده جلوگیری کنید، و ابعاد مختلف مشکل را بهتر بفهمید. حال اگر تعدادی از این مسائل را در فرزندتان میبینید، بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید. روانشناس با شما صحبت میکند، فرزندتان را حین فعالیتهایی مشاهده میکند، ممکن است از فرزندتان بخواهد در فعالیتها یا آزمونهای بیخطری نیز مشارکت کند. پس از آن با توجه به تشخیص خود، برای ابعاد مختلف مشکل با شما صحبت میکند، تا با هم برنامهریزی کنید. معمولاً گروهی از متخصصین، مثل روانشناسان و روانپزشکان با هم همکاری میکنند، تا بهترین و جامعترین برنامهی ممکن برای فرزند شما طراحی شود.
چرا باید کمک بگیریم؟ آیا مسئله خود به خود حل نمیشود؟
ممکن است بیشفعالی در گذر زمان کمتر شود، اما نقص توجه میتواند در بزرگسالی نیز آزاردهنده باشد. مهمتر از آن، اثراتی است که این وضعیت میتواند در طول سالیان بر روی کودک داشته باشد. لحظهای پیامدهای احتمالی را تصور کنید. سادهترین آن ممکن است دشواریهایی باشد که کودک در پیدا کردن و حفظ کردن دوستانش دارد. کودکان دیگر ممکن است از قطع شدن حرفهایشان، عدم رعایت نوبت، یا حتی بیقراری او آزرده شوند، و به سختی با او ارتباط برقرار کنند. اگر معلم اطلاعات کافی نداشته باشد، ممکن است چنین شرایطی را به پای «شیطنت» بگذارد، و فکر کند باید سختگیرتر باشد. نقص توجه یا بیشفعالی، بدون پیگیری و رسیدگی والدین، میتواند از عملکرد تحصیلی و افت نمرهها فراتر برود، و زندگی کودک را در حوزههای دیگری نیز تحت تأثیر قرار دهد.
چه نکاتی را باید در خانه در نظر بگیریم؟
در ابتدا، باید با وضعیت بیشتر آشنا شویم و بهتر آن را بشناسیم، تا اشتباه و بدفهمی باعث رفتارهای نادرست نشود. اشتباهات رایج در فرزندپروری کودکانی که مشکلات توجه یا بیشفعالی را تجربه میکنند را اینجا بیشتر بخوانید. خوب است موارد زیر را نیز در خانه رعایت کنید:
برنامهریزی و اولویتبندی مشارکتی
برنامهریزی و اولویتبندی میتواند برای فرزندتان دشوار باشد، به همین خاطر خوب است آن را با هم تمرین کنید. بدون آنکه به فرزندتان فشار بیاورید، از ابزارهایی مانند تخته سفید، اپلیکیشنهای یادآوری و برنامهریزی، فیشهای یادآوری و حتی علامتهای خندهدار برای برنامهریزی روزانه استفاده کنید. برنامهها را به گامهای کوچک تقسیم کنید، و طوری به فرزندتان انتقال دهید که در خاطرش بماند: راهنماییهای کوتاه، هنگامی که فرزندتان توجهش را به شما داده است. موقع صحبت کردن همقد فرزند خود شوید، به چشمان او نگاه کنید، و برنامه را مرور کنید. به مرور، بخشهایی از برنامهریزی را به فرزندتان بسپارید، تا کمکم مهارتش در این کار بیشتر شود. ما نیز در بخشی از کلاسهای دقت و تمرکز، برنامهریزی گامبهگام برای حل مسائل را تمرین میکنیم: به نظرت باید از کدوم قسمت شروع کنیم؟ بعدش چطور؟ چجوری یادمون بمونه؟
راهنماییهای گامبهگام
هنگامی که میخواهید درخواستی از فرزندتان داشته باشید، یا او را برای انجام کاری راهنمایی کنید، تا جایی که ممکن است این راهنمایی را به قطعههای کوچک تقسیم کنید. وقتی فرزندتان یک گام را انجام داد، سراغ گام بعدی بروید. بهتر است پیش از آنکه شما گام بعدی را بگویید، از فرزندتان بخواهید نظرش را بگوید، تا به مرور در این حوزه مستقلتر شود. در راهنمایی کردن دقیق باشید:
«میتونی بری توی اتاقت، پیراهن زردت که به پشت در وصل کردم رو برای من بیاری؟» جملهی دقیقی است، اما «میتونی پیراهنی که گذاشتم توی اتاق را بیاری»، خیلی ابهام دارد. حتی سعی کنید طبق الگوی بالا، این راهنمایی را به گامهای کوچک تبدیل کنید: «برو توی اتاق، حالا پشت در رو نگاه کن. پیراهن زرد رو میبینی؟ آها! میشه لطفاً بیاریش؟
مدرسه، خانهی دوم است
شاید تصور کنید بهتر است مدرسه را در جریان وضعیت فرزندتان قرار ندهید، اما این فکر اشتباه است. اگر معلم و مسئولین مدرسه در جریان باشند، میتوانند رفتار و انتظاراتشان را با نیازهای فرزند شما متناسبتر کنند. اگر وقتی این موضوع را با مدرسه در میان میگذارید، به جای حس حمایت و ایمنی، حس تهدید شدن به شما دست میدهد، گزینههای خود و فرزندتان را در بلندمدت مرور کنید، و ببینید آیا محیطی که حس حمایت را به شما و فرزندتان انتقال نمیدهد، بهترین محیط برایتان هست یا نه.
برنامههای روزانه
شاید نیاز باشد در بعضی موقعیتها متناسب با نیازهای فرزندتان، و کمی متفاوت رفتار کنید، اما دلیلی وجود ندارد که برنامههای روزانه، مثل ساعت خواب، غذا، تحرک و انجام تکالیف نظم خود را از دست بدهند. خوب است فرزند شما، همچنان قوانین منزل را بداند، ساعت خوابیدن مشخص و ثابتی داشته باشد، وعدههای غذایی را با نظم نسبی زمانی میل کند، و برنامههایی برای مطالعه و تحرک داشته باشد. اگر مدیریت شرایط دشوار است، و نمیدانید چطور برنامههای روزانهی مشارکتی را تنظیم کنید، از کتابهای فرزندپروری خوب، مثل کتاب برای همهی پدر و مادرها نیز میتوانید کمک بگیرید.
منابع
برای نوشتن این مطلب، از منابع زیر نیز کمک گرفتیم:
NHS Choices. (2020). Living with Attention deficit hyperactivity disorder (ADHD)
American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed.). https://doi.org/10.1176/appi.books.9780890425596
نوشته شده توسط Support Force در تاریخ ۹۹/۱۰/۱۶ ساعت ۱۳:۵۶ | تعداد دیدگاهها: ۰ دیدگاه | دستهبندی: بلاگ | برچسبها: بیشفعالی، توجه و تمرکز، دقت و تمرکز، نقص توجه