چگونه به کودکان خود مهارت حل مسئله را بیاموزیم؟
بچهها نیاز دارند که یاد بگیرند چطور خودشان مسائلشان را حل کنند. «حل مسئله» یکی از شش مهارت مهمی است که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند. آموزش این مهارت را از سنین پیش از دبستان آغاز کنید و سعی کنید در خلال سالهای مدرسه و نوجوانی، توانایی حل مسئله و اتخاذ تصمیمهای سالم را تمرین کنید. با این حال، بسیاری از بزرگسالان خودشان هم در مورد درست بودن تصمیمهایشان اطمینان ندارند. برای بسیاری از ما، این موضوع در واقع فقط کاری است که انجام میدهیم، بدون اینکه به فرایندی که طی میشود فکر کنیم. اگر به بچهها یاد بدهیم که در زمان تصمیمگیری، استراتژیهای رسمیتری را استفاده کنند، در واقع به خودشان کمک بزرگی کردهایم.
چرا کودکان به مهارت حل مسئله احتیاج دارند؟
بچهها هر روز با مسائل و مشکلات زیادی مواجه میشوند. این مسائل عبارتند از سختیهای تحصیلی، مشکلات با همسالان، مشکلات موجود در عرصههای ورزشی، سختیهای تکمیل فعالیتها، و یا حتی اینکه هر روز چه لباسی برای پوشیدن در بیرون از خانه مناسب است. زمانی که بچهها به مهارت حل مسئله دست یابند، به مهارتهایشان برای اتخاذ تصمیم مناسب، اطمینان میکنند. اما زمانی که به این مهارت دست نیافته باشند، نمیتوانند در موقعیتهای مختلف برای خودشان تصمیم بگیرند. برای مثال، کودکی که مهارت حل مسئله نداشته باشد، زمانی که یکی از همکلاسیهایش مسخرهاش میکند، نمیداند که چه واکنشی درست است. در عوض، ممکن است نسبت به مدرسه احساس بدی پیدا کند، نمرات بدی بگیرد و یا دچار مشکلات جسمانی نظیر معده درد یا سردرد شود.
زمانی که فرزندان ما مهارت حل مسئله نداشته باشند، ممکن است اصلا تشخیص ندهند که خودشان هم میتوانند در موقعیتهای دشوار تصمیم بگیرند. این بچهها ممکن است کاملا تکانشی، بدون آنکه به تصمیمهایشان فکر کنند، رفتار کنند. برای مثال کودکی که با امکانات و تواناییهای خودش آشنا نیست، ممکن است زمانی که کودکی دیگر اسباببازیش را میگیرد شروع کند به کتک زدن او، چرا که فکر میکند این تنها راهی است که میتواند به وسیلهی آن اسباببازیش را پس بگیرد. اگر به بچهها کمک کنیم با توانمندیهای خودشان آشنا شوند، در واقع این اطمینان را حاصل کردهایم که میتوانند در موقعیتهای دشوار برای خودشان تصمیم بگیرند.
به بچهها کمک کنید تا موقعیتها را ارزیابی کنند
با کودکان در مورد چگونگی شناسایی مشکل صحبت کنید. گاهی اوقات صرفا بیان کردن مشکل میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. برای مثال کودکی که میتواند به مادرش بگوید «بچهها منو مسخره میکنن»، میتواند قدری آرامتر شود. به بچهها یاد بدهید زمانی که مسئله را شناسایی کردند، پیش از هر اقدامی، راهحلهای مختلف را در ذهنشان بررسی کنند. سعی کنید بارش فکری انجام دهید تا حداقل به چهار راهحل ممکن برسید. سپس جوانب مثبت و منفی هر راه حل را بررسی کنید. این که بچهها بتوانند نتایج مثبت و منفی احتمالی رفتارشان را تشخیص دهند بسیار مهم است.
زمانی که کودک بتواند چندین راهحل و نتایج احتمالی هر کدام را بررسی کند، در نهایت میتواند بهترین تصمیم را هم بگیرد. به بچهها یاد بدهید اگر راهحلی را انتخاب کردند و متوجه شدند این راه مشکلشان را حل نمیکند، میتوانند روشهای دیگر را هم امتحان کنند. آنها را تشویق کنید تا زمانی که مشکلشان حل شود، راهحلهای ممکن را امتحان کنند.
در مورد مشکلات به صورت فعال و پویا با یکدیگر گفتوگو کنید
زمانی که مشکلی به وجود آمد، سعی نکنید که با سرعت آن مشکل را برای کودکتان حل کنید. اگر متوجه شدید که کودکتان در تلاش برای حل موضوعی است، اجازه دهید این فرصت را داشته باشد که قبل از دریافت هرگونه کمکی، تا جایی که میتواند خودش آن را برطرف کند.
مثلا اگر کودک شما در حال جر و بحث کردن بر سر یک اسباببازی با خواهر یا برادرش است، ابتدا به آنها اجازه دهید که خودشان به راهحلی برسند. اگر هم نتوانستند، به آنها کمک کنید تا راهحلی پیدا کنند. البته که اگر مشکل به گونهای بود که ایمنی آنها را تهدید میکرد، باید به سرعت وارد عمل شوید. آموزش مهارت حل مسئله از طریق الگوبرداری، راه بسیار مناسبی برای آموزش حل مسئله در موقعیتهای واقعی زندگی به کودکان است. مثلا اگر از معلم کودکتان نامهای دریافت کردید و متوجه شدید که او تکالیف ریاضیاش را به خوبی انجام نمیدهد، راهحلتان این نباشد که به سرعت کودک را از امکانات موجود محروم کنید. بلکه در عوض کنارش بنشینید و شروع به گفتگویی دربارهی مشکل در جهت حل آن کنید. ممکن است خودش ایدههای بسیار خوبی برای دریافت کمک در جهت عملکردی متفاوت و بالا بردن نمراتش داشته باشد.
سعی کنید به توافقی بالغانه و متقابل در مورد راهحل مسئله برسید. زمانی که کودکتان توانست راهحل مناسبی برای مشکلش پیدا کند، از او تقدیر کنید. در طی بازههای زمانی مختلف فرایند را بررسی کنید تا ببینید آیا نیاز هست تغییری ضروری صورت بگیرد یا خیر.
پیامدهای طبیعی را در نظر بگیرید (و نسبت به آنها پذیرا باشید)
اینکه به بچهها اجازه بدهیم پیامدهای طبیعی کارشان را تجربه کنند، در واقع روش تربیتی موثری برای آموزش مهارت حل مسئله در پیش گرفتهایم. پذیرا بودن نسبت به پیامدهای طبیعی به این معناست که اجازه دهید کودک خودش تصمیم بگیرد و با پیامدهای منفی کارش هم مواجه شود. با این حال، باز مهم است که حواسمان به پیامدهایی که ممکن است ایمنی کودکان را درگیر کند هم باشد.
برای مثال، اگر فرزند نوجوان شما میخواست اولین چیزی که در پاساژ دید را بخرد، میتوانید با او موافقت کنید ولی از دادن پول اضافی به او خودداری کنید؛ این به معنای مواجه شدن با پیامد طبیعی رفتارش است، عدم توانایی خرید وسایل دیگر. همین امر میتواند منجر به گفتوگویی شود که به یاد گرفتن مهارت حل مسئله برای موارد بعدی کمک کند. از این پیامدهای طبیعی به عنوان لحظات آموزندهای برای کمک به یکدیگر جهت یادگیری مهارت حل مسئله استفاده کنید.
این مطلب از سایتهای "www.eaicy.eu" و "www.verywell.com" تهیه شده است.
موسسه همپای کودک با توجه به اهمیت بالای مهارت حل مسئله، در کارگاهها «قدرت مقابله» در کنار بازیهای مختلفی این مهارت را به فرزندانمان آموزش میدهد. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این کارگاه و اطلاع از روزها و ساعتهای برگزاری آن، اینجا کلیک کنید.
نوشته شده توسط همپای کودک در تاریخ ۹۹/۰۷/۲۳ ساعت ۰۸:۲۵ | تعداد دیدگاهها: ۰ دیدگاه | دستهبندی: بلاگ | برچسبها: الگوبرداری، تصمیم گیری، راه حل، مهارت حل مسئله، مهارتهای زندگی